داستان انار

داستان انار
بعد ذکـرِخدا و نعتِ رسول
می گشایم زبان به مدحِ بتول

داستــانی کنـــم بیـــان بشنو
که صحیح الخـبربود منقول

گفت راوی که فاطمه یکروز
گشت بیماروشد زدرد ملول

آمـد انــدر کـــنــارِ او حیدر
به پرستاریش بـُدی مشغول

گفت حیدر بــه بانوی عالم
چه بود میلِ دل ترا معمول

گفت بابم زهمـسرت هرگز
نکنی خواهش از زر واز پول

حرف تومثلِ حرف باب منست
هرچه گویی کنم به دیده قبول

گر برایت همی بود مقدور
یک انـاری بیار جانِ بتول

صاحب جودولطف وکان عطا
شاه خوبـــان، علـــی ولی الله

شد برون از درونِ بیت عاجل
تا کـند دانه ای انـــار حاصـــل

رفت هر سو ولی نیافت انار
مرتضی شیر رب مــهِ کامل

گفت آنجا به مرتضی یک کس
نزد شمعون شود انار حاصل

رفت بر دربِ آن یهودی زود
داشت شمعون انـــار در منزل

زو گرفت یک انار شـد راهی
جانب منزل آن شـــــهِ عادل

ناگهان بین راه علـــــی بشنید
ناله کــورِ بــی کــــسِ سائل

بود آن کور در خرابه مقیم
نزد اودر خرابـــــه شد داخل

شـــد پرستارِمردِ کـــورِعلیل
تا کند بهر وی رفــعِ مشکل

گفت براوکه چیست میل دلت
او اناری بخواست از بـــاذل

صاحب جودولطف وکان عطا
شاه خوبـــان، علـــی ولی الله

کرد آن دم دو نیم شهِ فاضـــل
نیـــــم آن داد تا خـــورد کامل

خورد نیمی انار و خواهش کرد
نیم دیـــگر زمرتضــــی ســـائل

دست ها شد تهی و با دل زار
پس علی شد روان سوی منزل

گشت وارد به بیتِ خود او دید
طبـــــقی پرانــار در داخل

نزد زهـــرا بیامـد و پرســــید
کین انارازکجـــا بشـــد حاصل

گفت آورد یکی طبق و بگفت
داده این را امیر حق واصل

کردی در راه حق علی انفاق
شد انار از بهشتِ حق نازل

سامعا از علی چو کور بخواه
که گشـــاید گــره ز کـارعاجل

همه داستان به یک ساعت
بسرودم ز ذوق دل کامل

صاحب جودولطف وکان عطا
شاه خوبـــان، علـــی ولی الله

۱۷-۰۹-۱۴۰۳

راحیل مبهم

رحیل مبهم
سحاب امشب ببارد خون بسی بهرغم زهرا
بسـوزد عـــالم و آدم ز عظمی ماتم زهرا

سیه گشته زمین وآسمان از حزن آن بانو
ملائک هم عزادار از رحیل مبهم زهرا

شده تاریک روزِ روشنِ عالم بسانِ شب
تو گویی در کسوف است آفتابِ عالم زهرا

دلیر عرصه بدر و حنین وقلعه خیبر
بود بادیده پرنم به حال درهم زهرا

چه شد گفتا مرا دفن وکفن بنما به پنهانی؟
چرا مخفی بود قبر ومزار اعظم زهرا؟

بیاید مرهم درد و غم دلها یقین سامع
بگیرد انتقام ازظالمان آن مرهم زهرا

پهلو شکسته



از درب بیت زهرا 🔥 آتش زند زبانه
اندر فضا بود دود 🌫️ بالا فراز خانه

پهلو شکسته بانو 😢 بین در است و دیوار
از میخ در بگویم 🤔 یا ضرب تازیانه

زینب رسد به فریاد 📣، گریان به حال مادر 💔
دارد به دل غم و سوز 🥀، از جور این زمانه ⏳

طفلان به گرد مادر ، با دیده‌های پر خون 😭
فریادشان بلند است 🗣️، در خلوت شبانه 🌙

غسل و کفن مرا کن 🕊️ گفتا تو در دل شب 🌙
دفنم نما علی جان 🖤 پنهان و مخفیانه 🔒

مهدی رسد به دوران ⏳ بهر قصاص مادر ⚖️
سامع نشان دهد او 📜 آن مرقد فرزانه 🕌


23-08-1403

لاس کبود



متن شعر ✍️

🌹 بوستان آتش گرفت و باغبان افتاده بود
مشکبو یاس کبود اندر میان افتاده بود 🌺

🔥 زد زبانه آتش اندر گلستانِ دلستان
بانکِ غم در آشیانِ بلبلان افتاده بود 🕊️

🌫️ در فضا پیچیده دود از چوپِ دربِ لاله زار
پشتِ دربِ باغِ گل، یاسی خزان افتاده بود 🌸

👹 ناکسان بر بوستان از چه هجوم آورده اند
دشت و صحرا و چمن در غم نهان افتاده بود 💔

🌿 باغ و راغ پر ثمر در آتش کین سوخته
هر طرف بلبل برای گل حزان افتاده بود 🐦

💥 زد شرر سوز کلامت سامعا بر جان و دل
ماتمِ عظمای گلشن بس نهان افتاده بود 😔

📅 ۲۰-۸-۱۴۰۳

شعله آذر


شعله آذر

آه و صد آه که عدو زجر فراتر دادند
به بهیــن بانوی عقبای فلک فر دادند


چه بگویم ز در و میخ در و ضرب لگد
مهبط وحی، خصان شعله آذر دادند


پاره قلب خودش خوانده محمد هر گاه
ابلهان رنج به قلب شه برتر دادند


آنکه آزرده کند فاطمه را در عالم
دان که آزارِ فراوان به سرور دادند


سامعا عز و شرف را بنگر در دوران
لقب ام ابیها به دختر دادند

لاله پر پر



ای رونقِ گل‌ها به گلستانِ زمانه
وی لولو تابندهِ رخشانِ زمانه

ای ساقی گلچهره مرا جام ولا ده
ده جرعه ی زان باده سوزان زمانه

زان باده مرا ده که نوا ساز نمایم
تا دم زنم از مهوش خوبان زمانه

طبعم نبود گرچه رسا تا که برانم
اوصافِ تو ای کوثرِ قرآنِ زمانه

جای که خدا خوانده ترا مدح وثنایت
لال است زبانِ منِ پژمانِ زمانه

ای خوانده ترا بضعة منی پیامبر
وی پاره قلبِ شهِ خوبانِ زمانه

هر جا نگرم وصفِ دل آرای تو باشد
مدحِ تو مرا کرده غزل خوانِ زمانه

افتاد مرا یاد ز میخ در ودیوار
اشکی شده جاری زدو چشمانِ زمانه

یک بانوی تنها پس دیوار بی افتاد
از ضرب لگد کوب خسِ فانِ زمانه

آتش زدنِ وحی سرا نیست شجاعت
ای دد صفتِ ملحدِ شیطانِ زمانه

ای لاله پر پر به میان در ودیوار
مخفی شدی تدفین گل ریحانِ زمانه

تا قاف قیامت همه منفور دوگیتی است
ای لعنت حق برهمه عدوان زمانه

ای محورِ اصحاب کسا گوشه ی چشمی
بنما به منِ سامعِ ویرانِ زمانه

1402-09-28
مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
(هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)

خاتون حشر



ای مقام و منصبت بالا تر از عرش برین
وی تویی بر تر ز کل بانوان عالمین

داده ایزد منزلت برتو به قرآن عظیم
خوانده احمد پاره ی قلبش ترا ای مه جبین

محور آل کسایی همدم شیر خدا
ثالث آل عبایی زاده حبل المتین

تو به احمد مادری هم دختری ای فاطمه
کس ندارد غیر تو این سان مقام دلنشین

آیه تطهیر مصداقش تویی خاتون حشر
مثل تو کس نیست طاهر بانوی دنیا ودین

کنز لطف و مرحمت گر خوانمت کم خوانده ام
قلزم جود و عطایی ای انیس بی قرین

کوثر زیبنده ی طاها تویی ای مه عذار
سوی سامع یک نظر بنما به روز واپسین

بانوی والاتبار


السلام ای دخت احمد بانوی والا مقام
السلام ای اختر تابنده ی ذوالاحتشام

می کند کسب ضیا از طلعت رخسار تو
ماه و خورشید و کواکب بی توقف صبح و شام


حب تو حب خدای ذوالکرم باشد یقین
بغض تو بغض خدا باشد برای خاص و عام

هر که آزارت نمود، آزرده دادار ترا
لعنت حق بر ستمکاران الی صبح قیام

می درخشد نور رخسار تو هر شام و سحر
بر زبانها جاری باشد نام زیبایت مدام

مهتر کل زنان عالم و عقبا تویی
از تو گیرد درس عفت مریم وهاجر تمام

فضل تو این بس بود ای بانوی والاتبار
مدح و اوصافت نموده کبریا اندر کلام

بی ولای تو عبادت تا سحر باشد چه سود
حق نخواهد بی ولایت نه صلاة و نه صیام

گر غلام از غلامان تو باشم فاخرم
از سلاطین جهان بر درگهت باشد غلام

خاک درگاهِ در فضه کنیز درگهت
توتیای چشم سامع گشته با صد احترام

30-09-1402

نوحه در سوگ حضرت زهرا س

زهره زهرا مرو فاطمه زهرا
بانوی عقبا مرو فاطمه زهرا

فاطمه یا فاطمه یا فاطمه زهرا

ز درد هجرت دلم زار و حزین است
ز دوری تو ببین حالم غمین است
شبانه همدم مرا چاه زمین است

ام ابیها مرو فاطمه زهرا
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه زهرا


مرو که دنیا مرا بی تو عجیب است
مرو که حیدر تو بی تو غریب است
فراز گیتی دیگر بی تو نشیب است
زینت دنیا مرو فاطمه زهرا
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه زهرا

چه ٖآتش و شعله و چه آه و دود است
ز سیلی دون ترا چهره کبود است
ز پیش من میروی مرو که زود است
بانوی غم ها مرو فاطمه زهرا
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه زهرا

فغان و ناله بلند در آسمان شد
ز رحلتت جان مرا جهان خزان شد
سرشک سامع ز غم همی روان شد
کوثر طاها مرو فاطمه زهرا
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه زهرا1edited 12:18

وحی سرا



گلبنِ گلزارِ ولا فاطمه
غنچهِ صد برگِ رسا فاطمه

نکهت بستان رسالت تویی
یاس گلستان صفا فاطمه


آیه تطهیر به شان تو است
کوثرِ قرآنِ هدیٰ فاطمه

دختر نیک اخترِ ختم رسل
بانوی تسلیم و رضا فاطمه

گفته ترا ام ابیها ‍پدر
محورِ اصحاب کسا فاطمه

همدم شیر افگن شیر خدا
همسرِ شاه دو سرا فاطمه

مهتر هر بانوی دوران تویی
سیدهِ کلِ نسا فاطمه

ام الائمه بتولِ رسول
مامِ امامانِ خدا فاطمه

ما همه فانی و فنا می شویم
راه تو شد راه بقا فاطمه

آیه اطعام به شان تو است
چونکه تویی کان سخا فاطمه

حبِ تو است حبِ خداوندگار
بغضِ تواست بغضِ خدا فاطمه

بِضعَةُ منی ترا خوانده است
حضرت خیرالوریٰ فاطمه

وای چه گویم که ز بعد نبی
دید ز اعدا جفا فاطمه

آتش سوزانِ ستم شعله شد
سوخت در وحی سرا فاطمه

وای ز سیلی و ز ضربِ لگد
گشت جهان غرقِ عزا فاطمه

ناله کنان صحیحه زنان با نوا
در غم تو ارض و سما فاطمه

کن تو دعا تا که بیاید همی
منتقم آل عبا فاطمه

چونکه بیاید بگیرد قصاص
از همه اعدای دغا فاطمه


مدح بگو سامع از این خاندان
تا که دهد اجر ترا فاطمه

1402-09-08

فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

نوحه


فاطمه ای کوثر زیبنده طاها
فاطمه ای فاطمه ای فاطمه زهرا
بعدِ نبی اکرم
بر بیتِ دختِ خاتم
آن قومِ شُومِ نافهم
آذر زدند چی بی رحم
گردید خزان گلشن زیبای معلا
فاطمه ای فاطمه ای فاطمه زهرا

آتش گرفته لانه
میخش دریده شانه
نیلی رخِ رخشانه
ازسیلی خصمانه

بشکند دستی چو زده سیلی به زهرا
فاطمه ای فاطمه ای فاطمه زهرا
مرو دختِ پیامبر
علی را تویی یاور
فراقت کشد آخر
مرا سوی تو دلبر
گردیده قفس جان مرا لحظه دنیا
فاطمه ای فاطمه ای فاطمه زهرا
از سوزِ قلب حیدر
گردون شود پر آذر
یارب بده مرا صبر
از درد هجر کوثر

سامع به مدح تو بود طوطی گویا
فاطمه ای فاطمه ای فاطمه زهرا

خلد آستان



بیا ساقیا سوی بستانِ گل
لبالب نما جام مستانِ گل

مغنی بزن ساز عشرت همی
شنو چهچۀ عندلیبانِ گل

بیا نی نوازی کن ای خوش نوا
بود همنوا با تو مرغانِ گل

نخست ابتدا کن به حمد صمد
که یکتا بود خالق جان گل

سپس نعت احمد بخوان با شعف
که باشد نبی شاه خوبانِ گل

بده ساقیا جرعه‌ای از ثواب
به حب علی میر مردانِ گل

ز خاتون نیکو صفت فاطمه
بشو دم دمادم ثنا خوانِ گل

چمن در چمن سبز وخرم نگر
ز یمن حسن حُسن خندانِ گل

شود دیده پرنم ز یاد حسین
چو لاله ببینم به بستانِ گل


بود زیب وزین همه عابدان
عبادات سجاد شایانِ گل

شکافنده علم، باقر بود
بود وارث علم و عرفانِ گل

ز فیض علوم امام ششم
جهان در جهان گشته میدانِ گل

ندیده کسی مثل کاظم شکیب
زبان زد بود صبرِ سوزانِ گل

امام رضا شاه خلد آستان
بود روضه اش بوسه باران گل

به مانند جودِ جواد تقی
نباشد چنین بذل و احسان گل


نقی حجت حق امام هدا
فروغ شب تار ظلمان گل

امام حسن شاه عسکر لقب
بود فوج او یکه تازان گل


الهی رسان مهدی منتظر
برای دو چشم انتظارانِ گل

بخوان سامعا با محبان شاه
دعای فرج بهر هجرانِ گل

۱۱-۰۸-۱۴۰۲
فعولن فعولن فعولن فعل

رهبر حی



ابتدا کردم به نام قادر دادار گل
مطلعم گل خامه ام گل مصرع واشعار گل

حمد گویم قادری را کو بود حی و قدیم
ذکر او گل شکر او گل حمد آن بادار گل

پس از آن آرم به لب نعت شه لولاک را
اصل بستان رسالت احمد مختار گل

سرور و سردار کل انبیا خیر البشر
راه او گل ، شرع او گل دین آن دلدار گل

مدح خوانم از امیرمؤمنان شاه عرب
کو بود فتاح خیبر حیدر کرار گل

خوانده نفس مصطفی اورا به قرآن کبریا
نص او گل آیه گل ام الکتابِ یار گل

زهره زهرای اطهر پاره قلب رسول
عصمتش گل عفتش گل عترت اطهار گل

صد چو حاتم ریزه خوار سفره مولا حسن
بخشش گل جود او گل بذل بی اظهار گل

سبط احمد رهبر آزادگان شاه شهید
کربلا در کربلا گل عشق آن سالار گل

سید سجاد امام العارفین زین العباد
ورد او گل طاعتش گل سبحه و دستار گل

پنجمین شمع هدایت باقرعلم لَدُن
بینشش گل دانشش گل یاسمن رخسار گل

جعفر نیکو لقب صادق بود بحر علوم
مسلکش گل مشربش گل مذهب سرشار گل

موسی کاظم بود فرخنده خو، نیکو صبور
حلم اوگل صبر او گل میرخوش کردار گل

شاه دین شمس ولایت هشتمین پیشوا رضا
آستان گل روضه گل آن گنبد دوار گل

جان جانان خسرو خوبان به عالم شاه جواد
رأفتش گل شفقتش گل حب آن سردار گل

حجت دهم نقی سلطان دریا دل نقی
سالکش گل عارفش گل هادی دیندار گل

عسکری میر امم دارد به سامره مقام
نام او گل شان او گل میمنت آثار گل

رهبر حی قطب دوران مهدی دنیا ودین
دوری اش گل غیبتش گل انتظارِ یار گل


سامعا در انتظار او بود هستی همه
گر بیاید می شود این گلستان پر بار گل
۵-۸-۱۴۰۲
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

نهال طاها

گلشن گل را زدند آتش کین یاغیان

خزان شده گُلسِتان خمیده نخل جوان

وای که آتش رسید بر در گلزار وحی

به گوش دل می رسد ناله قدوسیان

آه چه گویم چه شد میان دیوار و در

بر درایمان زدند ضرب لگد ناکسان

شکسته بال وپرِ فرشتهِ عالمَین

لاله عصمت نگر گشته نزار و خزان

مَهبط تنزیل وحی شعله آتش گرفت

وای ز سیلی دون رخ شده نیلی چسان

بار سفر بسته شب تا که رود سوی دوست

کوثر قرآن به خاک شبانه گشته نهان

نهال طاها شده چیده ز بُستان دین

جن و ملک (سامعا) گشته حزین در جهان

مفاعلن فاعلن مفاعلن فاعلن

زُهره برج حیا

فاطمه ای پاره جسم محمد مصطفی
فاطمه ای همسر شاه نجف شیر خدا

مظهر نور خدا زهرا
عبد خاص کبریا زهرا
بانوی هر دو سرا زهرا
زُهره برج حیا زهرا

فاطمه ای پاره جسم محمد مصطفی
فاطمه ای همسر شاه نجف شیر خدا

اسلام ای کوثر قرآن
اسلام ای معدن ایمان
اسلام ای بانوی رضوان
اسلام ای چشمه احسان

فاطمه ای پاره جسم محمد مصطفی
فاطمه ای همسر شاه نجف شیر خدا

فاطمه صدیقه کبری
فاطمیه انسیه حورا
فاطمه بنت شه بطحا
فاطمه ای حامی مولا

فاطمه ای پاره جسم محمد مصطفی
فاطمه ای همسر شاه نجف شیر خدا

مریم و آسیه و هاجر
سایل درگاه تو یکسر
فاطمه ای مظهر داور
ده به سامع منصب نوکر
۱۴-۱۰۱۴۰۰

دوازده امامی

به دل گر ترا ذکر داور نباشد

یقین دل بغیرش منور نباشد

چو باشی به دین محمد مطیع

گذار رهت سوی سقر نباشد

چو مومن بسان خلیل نبی شو

ترا ترسی از آب و آذر نباشد

اگربیمی ازفعل زشتت نداری

یقین اعقتادت به محشر نباشد

اگرتارک واجبات خدایی

ترا صالحان یار و یاور نباشد

خوشا گرکه داری به دل حب احمد

ترا هولِ از روز آخر نباشد

اگر قاسم نار وجنت ندانی

جواز ترا مُهر حیدر نباشد

وصی بلا فصل احمد به عالم

سوای علی میرمنبر نباشد

شه صف شکن شیروشمشیر احمد

بحزمرتضی شاه صفدر نباشد

گرت بغض زهرای اطهربه دل هست

ترا آشنا آب کوثر نباشد

به دل گر نداری ولای حسن را

یقین مقتدایت پیمبر نباشد

اگر در دلت عشق شاه شهید هست

دلیلش بجز شیر مادر نباشد

شبیه حسین شو مطیع خدایت

ترا بیمی از ظلم کافر نباشد

چو هستی گرفتار درد وبلا ها

رهنده بجز آل اطهر نباشد

به قربان دین شو بسان ابوالفضل

ترا باکی از دست وپیکر نباشد

چو باشد زمین و زمان پر زماتم

به غم های زینب برابر نباشد

اگر مهر سجاد و باقر در عالم

نداری ترا حال بدتر نباشد

اگر دین و آییین جعفر ترا هست

دگرجای ترسی زکیفر نباشد

ز موسی کاظم شفایی بخواه

مثالش طبیب توانگر نباشد

ز شاه خراسان بخواه هرچه خواهی

چو موسی الرضا مهربانتر نباشد

گدای عطای جواد تقی شو

به مانند او کس عطاگر نباشد

دو صد شاه ورهبر که باشد درعالم

چو هادی مرا میر و رهبر نباشد

پناه همه بی پناهان به دوران

بغیرحسن شاه عسکر نباشد

برای امام زمانت دعا کن

بجز از دعا راه دیگر نباشد

نمودی اگر پیشه تقوا برایت

ترا (سامعا)خوف بی مر نباشد

نوحه

خاتون محشر ,زهرای اطهر ، ام ابیها ام ابیها

تویی شفيعه تویی کريمه

تویی شريفه تویی صفیّة

زهرچه زن هست تویی مطهر ام ابیها ام ابیها

هزار موسی هزار عیسی

هزار یوسف هزار یحیی

تراثنا خوان بود سراسر ام ابیها ام ابیها

یم سخاوت بحر عنایت

در نبوت عطر ولایت

به وقت مرگم بشو تو یاور ام ابیها ام ابیها

بکن به (سامع) نظر به محشر

بشو شفیع اش به نزد داور

نما به مهرت دلش منور ام ابیها ام ابیها

التماس دعا

مورخ ۱۳۹۸-۱۱-۵

هشت بار  در مدح زهرا س

سلام بى حد زجانب حق به جان احمد بـــر آل زهرا
شوم ثنا خوان به مدح بانو کنم صفات خصال زهرا
شفيعه زهرا کريمه زهرا شريفه زهرا صفیّة زهــرا
کسى نديده ميان زنها عفيفه همچون مثـال زهـــرا
نبى ورا خواند به هر دوعالم جليله بين تمام زنها
خدا به قرآن بيان نموده صفات و مدح جـلال زهرا
چسان گشايم زبان الکن به مدح زهــرا حبيـبه حق
تمام عالــــــــم ز روز اول کننــد مدح کمــال زهرا
خداى يکتا کريم دانا بحق احمد رسول بطها
بکن نصيب تمام عشاق زيارت وهم وصال زهرا
الهى ربا ببخش (سامع) بحق دخت رسول خاتم
که اوست گريان بـــه حـــال زار مـــــلال زهرا

سید مصطفی سامع

بسم الله الرّحمن الرّحیم     اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی كُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.     اللهم صلّ علی محمّد وآل محمّد و عجّل فرجهم     جهت سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام عصر صلوات    التماس دعا    دریافت کد از: ابزار وبلاگ

https://voca.ro/1kHOzuqYe6q0

بسم الله الرّحمن الرّحیم     اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی كُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.     اللهم صلّ علی محمّد وآل محمّد و عجّل فرجهم     جهت سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام عصر صلوات    التماس دعا    دریافت کد از: ابزار وبلاگ

https://t.me/lalazaresami